کلمه جو
صفحه اصلی

سرجین

فرهنگ فارسی

( اسم ) فضله چارپایان مانند اسب استر خر گاو و جز آن ها پهن .
معرب سرگین و سرقین

لغت نامه دهخدا

سرجین. [ س ِ ] ( معرب ، اِ ) معرب سرگین. سرقین. ( آنندراج ). سرگین. ( دهار ).


کلمات دیگر: