رقباء. [ رُ ق َ ] ( ع اِ ) رقبا. ج ِ رقیب به معنی منتظران و نگهبانان. ( فرهنگ نظام ). ج ِ رقیب. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). رجوع به رقیب و رقبا شود.
رقباء. [ رَ ] ( ع ص ) زنی که فرزندش بنماند. ( یادداشت مؤلف ).
رقباء. [ رَ ] ( ع ص ) زنی که فرزندش بنماند. ( یادداشت مؤلف ).