کلمه جو
صفحه اصلی

رفوش

لغت نامه دهخدا

رفوش. [ رُ ] ( ع مص ) فراخ گردیدن چیزی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: