خرم شدن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
شاد شدن خوش شدن
لغت نامه دهخدا
خرم شدن. [ خ ُرْ رَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) شاد شدن. خوش شدن :
مخرام و مشو خرم از اقبال و زمانه
زیرا که نشد وقف تو این مرکز غبرا.
بگیرند و خرم شود دشمنش.
خرم کسی شود مگر از موت غافلی ؟
مخرام و مشو خرم از اقبال و زمانه
زیرا که نشد وقف تو این مرکز غبرا.
ناصرخسرو.
مبادا که فردا بخون منش بگیرند و خرم شود دشمنش.
سعدی ( بوستان ).
هرگز به پنجروزه حیات گذشتنی خرم کسی شود مگر از موت غافلی ؟
سعدی.
کلمات دیگر: