کلمه جو
صفحه اصلی

زیداونی

لغت نامه دهخدا

زیداونی. [ زَ وَ ] ( ص نسبی ) منسوب است به زیداون که قریه ای است از قراء سوس اهواز. ( از لباب الانساب ج 1 ص 517 ). رجوع به ماده قبل و بعد شود.

زیداونی. [ زَ وَ ] ( اِخ ) اسحاق بن ابراهیم بن شاذان الزیداونی السوسی ، مکنی به ابویعقوب. وی از حسن بن سلام روایت دارد و ابوبکربن القمری از وی روایت کرده است. ( از لباب الانساب ج 1 ص 517 ).

زیداونی . [ زَ وَ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم بن شاذان الزیداونی السوسی ، مکنی به ابویعقوب . وی از حسن بن سلام روایت دارد و ابوبکربن القمری از وی روایت کرده است . (از لباب الانساب ج 1 ص 517).


زیداونی . [ زَ وَ ] (ص نسبی ) منسوب است به زیداون که قریه ای است از قراء سوس اهواز. (از لباب الانساب ج 1 ص 517). رجوع به ماده ٔ قبل و بعد شود.



کلمات دیگر: