کلمه جو
صفحه اصلی

خرگوشی

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به خرگوش خواب خرگوشی .
عبدالملک بن ابی عثمان نیشابوری خرگوشی که نام کوچه ایست به نیشابور .

لغت نامه دهخدا

خرگوشی . [خ َ ] (ص نسبی ) منسوب به خرگوش که نام کوچه ای است به نیشابور. (از انساب سمعانی ). رجوع به خرجوشی شود.


خرگوشی . [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد، واقع در 36هزارگزی جنوب خاوری تربت جام . این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای گرمسیری ، آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه وتریاک و زیره ٔ سبز و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


خرگوشی . [ خ َ ] (اِخ ) عبدالملک بن ابی عثمان نیشابوری خرگوشی ، مکنی به ابوسعید (خرجوشی ). از فقیهان بود و بسال 408 هَ . ق . درگذشت و او را «تهذیب الاسرار فی طبقات الاخبار» است . رجوع به خرجوشی شود.


خرگوشی. [ خ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان پایین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد، واقع در 36هزارگزی جنوب خاوری تربت جام. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای گرمسیری ، آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه وتریاک و زیره سبز و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

خرگوشی. [خ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به خرگوش که نام کوچه ای است به نیشابور. ( از انساب سمعانی ). رجوع به خرجوشی شود.

خرگوشی. [ خ َ ] ( اِخ ) عبدالملک بن ابی عثمان نیشابوری خرگوشی ، مکنی به ابوسعید ( خرجوشی ). از فقیهان بود و بسال 408 هَ. ق. درگذشت و او را «تهذیب الاسرار فی طبقات الاخبار» است. رجوع به خرجوشی شود.

دانشنامه عمومی

خرگوشی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
خرگوشی (تربت جام)
خرگوشی (تفت)


کلمات دیگر: