کلمه جو
صفحه اصلی

رقمتان

لغت نامه دهخدا

رقمتان. [ رَ م َ ] ( ع اِ ) به صیغه تثنیه ، دو تندی در پای گوسپند که به ناخن ماند یا نشان دو داغ. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). قسمتی ازپای گوسپند که به ناخن ماند. ( از اقرب الموارد ). || کرانه ران خر، یا دو تندی دو بازوی ستور، یا دو گوشت پاره بیموی متصل به باطن ذراع است یا دو کرانه ران ستور. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). || محل اجتماع آب را گویند. ( از معجم البلدان ). هر دو سوی رود. ( مهذب الاسماء ).

رقمتان. [ رَم َ ] ( اِخ ) نام دو مرغزار در ناحیه صمان. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ). || موضعی است در زمین بنی اسد. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ).

رقمتان . [ رَ م َ ] (ع اِ) به صیغه ٔ تثنیه ، دو تندی در پای گوسپند که به ناخن ماند یا نشان دو داغ . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). قسمتی ازپای گوسپند که به ناخن ماند. (از اقرب الموارد). || کرانه ٔ ران خر، یا دو تندی دو بازوی ستور، یا دو گوشت پاره ٔ بیموی متصل به باطن ذراع است یا دو کرانه ٔ ران ستور. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || محل اجتماع آب را گویند. (از معجم البلدان ). هر دو سوی رود. (مهذب الاسماء).


رقمتان . [ رَم َ ] (اِخ ) نام دو مرغزار در ناحیه ٔ صمان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از آنندراج ). || موضعی است در زمین بنی اسد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ).



کلمات دیگر: