سربلة. [ س َ ب َ ل َ ] (ع اِ) ترید روغن دار. (آنندراج ) (منتهی الارب ). || (مص ) کسی را پیراهن پوشانیدن . (دهار) (زوزنی ) (آنندراج ) (منتهی الارب ). سربال پوشاندن کسی را. (از اقرب الموارد).
سربله
لغت نامه دهخدا
( سربلة ) سربلة. [ س َ ب َ ل َ ] ( ع اِ ) ترید روغن دار. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || ( مص ) کسی را پیراهن پوشانیدن. ( دهار ) ( زوزنی ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). سربال پوشاندن کسی را. ( از اقرب الموارد ).
کلمات دیگر: