کلمه جو
صفحه اصلی

رقرقان

لغت نامه دهخدا

رقرقان. [ رُ رُ ] ( ع ص ، اِ ) رقرقان السراب ؛ آنچه رخشان و جنبان باشد از وی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
- سراب رقرقان ؛ رقراق. ( اقرب الموارد ). رجوع به رقراق شود.


کلمات دیگر: