کلمه جو
صفحه اصلی

رفیعا

لغت نامه دهخدا

رفیعا. [ رَ ] ( اِخ ) یا رفیعای نائینی. از گویندگان قرن یازدهم هجری قمری و از پیروان عرفان وتصوف بود. بیت زیر ازوست :
در کعبه اگر باده خوری جرم ندارد
اندیشه مکن صاحب این خانه بزرگست.
( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ).
رجوع به فهرست کتابخانه سپهسالار ج 2 ص 317 و صبح گلشن ص 182 و ریحانة الادب ج 2 ص 88 و تاریخ یزدیا «آتشکده یزدان » ص 291 و ریاض العارفین ص 195 و مجمع الفصحا ج 1 ص 234 و روز روشن ص 253 شود.

دانشنامه عمومی

(عربی) 1- افراشته، مرتفع، بلند؛ 2- (به مجاز) با اهمیت، ارزشمند، عالی؛ 3- (اَعلام) نام شهری در شهرستان دشت آزادگان، در استان خوزستان.



کلمات دیگر: