کلمه جو
صفحه اصلی

سرجان

فرهنگ فارسی

قریه ایست یک فرسنگی بیشتر مغرب قلعه سوخته .

لغت نامه دهخدا

سرجان. [ س َ ] ( اِخ ) قریه ای است یک فرسنگی بیشتر مغرب قلعه سوخته. ( فارسنامه ناصری ).


کلمات دیگر: