اسمش حسین اصلش خراسانی موطنش ساری شغلش عطاری مشربش تصوف مذهبش تعشق طرزش کسب اخلاق صفتش حسن اوصاف اشعارش عاشقانه بود .
خرم مازندرانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خرم مازندرانی. [ خ ُرْ رَ م ِ زَ دَ ] ( اِخ ) اسمش حسین ، اصلش خراسانی ، موطنش ساری ، شغلش عطاری ، مشربش تصوف ، مذهبش تعشق ، طرزش کسب اخلاق ، صفتش حسن اوصاف ، اشعارش عاشقانه بود. از اوست :
دانم که به تنگ آمدی از درد دل من
اما چه کنم غیر توام دادرسی نیست.
آن دل که بحال من بسوزد
غیراز دل داغدار من نیست.
دانم که به تنگ آمدی از درد دل من
اما چه کنم غیر توام دادرسی نیست.
آن دل که بحال من بسوزد
غیراز دل داغدار من نیست.
( مجمعالفصحاء ج 2 ص 111 ).
کلمات دیگر: