کلمه جو
صفحه اصلی

مثافل

فرهنگ فارسی

مداومت کردن بر طعامی از حبوب

لغت نامه دهخدا

مثافل. [ م ُ ف ِ ] ( ع ص ) آنکه مداومت کند بر طعامی از حبوب. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). کسی که شیرندارد جهت خوردن و خوراک وی همیشه حبوب است. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مثافلة شود.


کلمات دیگر: