کلمه جو
صفحه اصلی

نسامه

فرهنگ فارسی

زهیدن آب از زمین . گویند : نسمت الارض نسامه : زهید آب آن زمین . یا به سپل زدن شتر زمین را . یا متغیر گردیدن چیزی .

لغت نامه دهخدا

( نسامة ) نسامة. [ ن َ م َ ] ( ع مص ) زهیدن آب از زمین. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). گویند: نسمت الارض نسامةً؛ زهید آب آن زمین. ( ناظم الاطباء ). || به سپل زدن شتر زمین را. || متغیر گردیدن چیزی. ( از منتهی الارب ).

نسامة. [ ن َ م َ ] (ع مص ) زهیدن آب از زمین . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از المنجد). گویند: نسمت الارض نسامةً؛ زهید آب آن زمین . (ناظم الاطباء). || به سپل زدن شتر زمین را. || متغیر گردیدن چیزی . (از منتهی الارب ).



کلمات دیگر: