کلمه جو
صفحه اصلی

کشل

لغت نامه دهخدا

کشل . [ ک ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان رشت واقع در نه هزارگزی جنوب رشت و 3 هزارگزی لاکان با 116تن سکنه . آب آن از استخر و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


کشل . [ ک ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش آستانه ٔ شهرستان لاهیجان واقع در 6 هزارگزی شمال آستانه و 4 هزارگزی شمال پل سفیدرود با 369تن سکنه . آب آن از استخر و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


کشل. [ ک ُ ش َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه بخش آستانه شهرستان لاهیجان واقع در 6 هزارگزی شمال آستانه و 4 هزارگزی شمال پل سفیدرود با 369تن سکنه. آب آن از استخر و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

کشل. [ ک ُ ش َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان رشت واقع در نه هزارگزی جنوب رشت و 3 هزارگزی لاکان با 116تن سکنه. آب آن از استخر و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

کشل، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سیاهکل در استان گیلان ایران است.
این روستا در دهستان توتکی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۷ نفر (۱۹خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: