کلمه جو
صفحه اصلی

گوذر

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - بچ. گاو گوساله . ۲ - بچ. گاو کوهی بچ. گوزن . ۳ - پوست گوساله . ۴ - نوعی غل. خودرو که در میان زراعت گندم و جو روید و آنرا جودر و جودره خوانند . ۵ - مرغی است کوچک از نوع مرغابی که گوشت آن بغایت بد بو میباشد .

لغت نامه دهخدا

گوذر. [ گ َ / گُو ذَ ] ( اِ ) گودر. جوذر. رجوع به گودر شود.

دانشنامه عمومی

گوذر، روستایی از توابع بخش جبالبارز شهرستان جیرفت در استان کرمان ایران است.
این روستا در دهستان رضوان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.


کلمات دیگر: