نیک شناختن چیزی را
مثابته
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مثابتة. [ م ُ ب َ ت َ ] (ع مص ) نیک شناختن چیزی را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || برجای داشتن چیزی را. (از منتهی الارب ). برجای داشتن چیزی و محکم و مضبوط کردن آن را. (ناظم الاطباء).
( مثابتة ) مثابتة. [ م ُ ب َ ت َ ] ( ع مص ) نیک شناختن چیزی را. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || برجای داشتن چیزی را. ( از منتهی الارب ). برجای داشتن چیزی و محکم و مضبوط کردن آن را. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: