آنچه بر افتد از باد بر دادن گندم . آنچه که از منسف فرو ریزد . یا آنچه از غبار خاک پراکنده شود . یا کفک شیر .
نسافه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( نسافة ) نسافة. [ ن ُ ف َ ] ( ع اِ ) آنچه برافتد از باد بردادن گندم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آنچه از مِنْسَف [ غربال بزرگ ] فروریزد. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). در مثل گویند: اعزل النسافة و کل الخالص. ( منتهی الارب ). || آنچه از غبار خاک پراکنده شود. ما یثور من غبار الارض. ( المنجد ). || کفک شیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کف شیر. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
نسافة. [ ن ُ ف َ ] (ع اِ) آنچه برافتد از باد بردادن گندم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه از مِنْسَف [ غربال بزرگ ] فروریزد. (از اقرب الموارد) (از المنجد). در مثل گویند: اعزل النسافة و کل الخالص . (منتهی الارب ). || آنچه از غبار خاک پراکنده شود. ما یثور من غبار الارض . (المنجد). || کفک شیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کف شیر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: