کلمه جو
صفحه اصلی

گورانده

فرهنگ فارسی

( اسم ) درهم و برهم کرده گره خورده ( نخ و ابریشم و مانند آن ) .

لغت نامه دهخدا

گورانده. [ دَ / دِ ] ( ن مف ) درهم وبرهم شده. گره خورده ( نخ و ابریشم ).


کلمات دیگر: