کشمو. [ ک ِ م ُ ] ( اِ ) اراضی زراعتی و صحرا در اصطلاح گناباد خراسان. کشتمان. ( یادداشت مؤلف ).
کشمو
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
کِشْمو:(keshmw) در گویش گنابادی یعنی زمین های زراعی و باغات ، محل کشت و زرع
کلمات دیگر:
کِشْمو:(keshmw) در گویش گنابادی یعنی زمین های زراعی و باغات ، محل کشت و زرع