روشن شدن . از نهانی در آمدن
کشف شدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کشف شدن. [ ک َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) روشن شدن. از نهانی درآمدن. از پنهانی خارج شدن. ( یادداشت مؤلف ). آشکار شدن :
دید رنج و کشف شد بر وی نهفت
لیک پنهان کرد و با سلطان نگفت.
دید رنج و کشف شد بر وی نهفت
لیک پنهان کرد و با سلطان نگفت.
مولوی.
کلمات دیگر: