( صفت ) آنکه بسستی راه پیماید : [ کاهل روی چو باد صبا را ببوی زلف هر دم بقید سلسله در کار میکشی ] . ( حافظ )
کاهل رو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کاهل رو. [ هَِ رَ / رُو ] ( نف مرکب ) سست رو. آنکه آهسته رود. کندرو :
کاهل روی چو باد صبا را ببوی زلف
هر دم به قید سلسله در کار میکشی.
کاهل روی چو باد صبا را ببوی زلف
هر دم به قید سلسله در کار میکشی.
حافظ.
کلمات دیگر: