دان تعقیب دوباره آغاز می شود. دان: تعقیب دوباره آغاز می شود نام یک فیلم هندی اکشن به کارگردانی فرهان اختر ساخت سال ۲۰۰۶ است. این فلیم دومین قسمت مجموعه فیلم های دان و یک بازسازی از قسمت اول آن دان ۱۹۷۸ با بازی آمیتاب باچان می باشد. این فیلم در ۲۰ اکتبر ۲۰۰۶ اکران شد و در جشنواره بین المللی فیلم برلین به نمایش درآمد؛ و پاسخ های مختلفی گرفت. همچنین در باکس آفیس موفق بود و لقب پرفروش را درهند و بلاک باستر را درخارج هند دریافت کرد. قسمت بعدی این فیلم به نام دان۲: تعقیب ادامه می یابد که در سال ۲۰۱۱ ساخته شد هم از نظر تجاری و هم انتقادی موفق تر از قسمت قبلش بود.
۲۰ اکتبر ۲۰۰۶ (۲۰۰۶-10-۲۰)
در سال ۲۰۰۶، تجارت مواد مخدر در مالزی رونق زیادی دارد. ادارهٔ مبارزه با مواد مخدر مالزی از همکاران هندی اش به سردستگی دسیلوا(بومان ایرانی) کمک می گیرند که او و مالک(اوم پوری) می خواهد عملیات قاچاق یک قاچاقچی به نام سینگانیا را متوقف کنند. آن دو می دانند که برای دستگیری سینگانیا باید وفادارترین متحد او، دان(شاهرخ خان)رادستگیر کنند. دان مرد خطرناکی است که حتی یکی از افراد خودش به نام رامش را که می خواست بدون اطلاع دان گروه او را رها کند کشت. نامزد رامش کامینی (کارینا کاپور)می خواهد انتقام او را بگیرد اما دان او را هم می کشد. خواهر رامش، رما (پریانکا چوپرا)که پلیس است، با این دروغ که پلیس برای قتل به دنبال اوست وارد گروه دان می شودو نقشه دارد او را بکشد تا انتقام بگیرد.
دارودستهٔ دان متشکل از آنیتا(ایشا کوپیکار)دوست دختر او و نارانگ (پاوان ملهوترا) است. آنهابه منظور تجارت مواد مخدر به هند می روند و دسیلوا و گروهش آن ها را تعقیب می کنند. در یک درگیری باپلیس، دان زخمی می شود و دسیلوا این موضوع را پنهان می کند. او پیش مردی که از نظر چهره همشکل دان(ویجی) است می رود و از او می خواهد تا به عنوان دان به گروه او وارد شود تا بتوان آنهارادستگیرکرد. ویجی پس از اینکه از دسیلوا قول می گیرد که دیپو (پسری که مراقب اوست) را به یک مدرسهٔ خوب بفرستد، مأموریت را می پذیرد. در همین حال پدر واقعی دیپو، جاسجیت (آرجون رامپال)از زندان آزادمی شود ومی خواهد دسیلوا رابکشد. چون هنگامیکه او مجبور بود برای محافظت از همسر و پسرش در مقابل یکگروه تبهکار جرمی مرتکب شود، دسیلوا او را دستگیر کرده و در نتیجه او همسرش را ازدست داده بود.
ویجی به همان بیمارستانی که دان در آن است برده می شود وطی عمل جراحی تمام زخم های دان راروی بدناوهم ایجاد می کنند. اما ناگهان دان به دلیل نارسایی قلبی می میرد وویجی (به عنوان دان) وارد گروهمی شود. او وانمود می کند حافظه اش را ازدست داده است تا در ورد دان اطلاعات به دست بیاورد. این گروه دیسکی دارد که شامل حیاتی ترین اطلاعات آنهاست. ویجی موافقت می کند این را به دسیلوا بدهد.رما هم با او می رود وسعی می کند ویجی را (که فکر می کرد همان دان است) بکشد. دسیلوا سر می رسد وتوضیح می دهد که او دان نیست. بعداً او سینگانیا راپیداکرده واورا می کشد. ویجی واعای گروه همه توسط مالک دستگیر می شوند ودسیلوا هم در یک انفجاربمب کشته می شود و دیگر کسی نیست که ثابت کند ویجی، دان نیست. او فرار می کند وتصمیم می گیرد دیسکی را که به دسیلوا داده بود برای اثبات بیگناهی اش پیدا کند.
۲۰ اکتبر ۲۰۰۶ (۲۰۰۶-10-۲۰)
در سال ۲۰۰۶، تجارت مواد مخدر در مالزی رونق زیادی دارد. ادارهٔ مبارزه با مواد مخدر مالزی از همکاران هندی اش به سردستگی دسیلوا(بومان ایرانی) کمک می گیرند که او و مالک(اوم پوری) می خواهد عملیات قاچاق یک قاچاقچی به نام سینگانیا را متوقف کنند. آن دو می دانند که برای دستگیری سینگانیا باید وفادارترین متحد او، دان(شاهرخ خان)رادستگیر کنند. دان مرد خطرناکی است که حتی یکی از افراد خودش به نام رامش را که می خواست بدون اطلاع دان گروه او را رها کند کشت. نامزد رامش کامینی (کارینا کاپور)می خواهد انتقام او را بگیرد اما دان او را هم می کشد. خواهر رامش، رما (پریانکا چوپرا)که پلیس است، با این دروغ که پلیس برای قتل به دنبال اوست وارد گروه دان می شودو نقشه دارد او را بکشد تا انتقام بگیرد.
دارودستهٔ دان متشکل از آنیتا(ایشا کوپیکار)دوست دختر او و نارانگ (پاوان ملهوترا) است. آنهابه منظور تجارت مواد مخدر به هند می روند و دسیلوا و گروهش آن ها را تعقیب می کنند. در یک درگیری باپلیس، دان زخمی می شود و دسیلوا این موضوع را پنهان می کند. او پیش مردی که از نظر چهره همشکل دان(ویجی) است می رود و از او می خواهد تا به عنوان دان به گروه او وارد شود تا بتوان آنهارادستگیرکرد. ویجی پس از اینکه از دسیلوا قول می گیرد که دیپو (پسری که مراقب اوست) را به یک مدرسهٔ خوب بفرستد، مأموریت را می پذیرد. در همین حال پدر واقعی دیپو، جاسجیت (آرجون رامپال)از زندان آزادمی شود ومی خواهد دسیلوا رابکشد. چون هنگامیکه او مجبور بود برای محافظت از همسر و پسرش در مقابل یکگروه تبهکار جرمی مرتکب شود، دسیلوا او را دستگیر کرده و در نتیجه او همسرش را ازدست داده بود.
ویجی به همان بیمارستانی که دان در آن است برده می شود وطی عمل جراحی تمام زخم های دان راروی بدناوهم ایجاد می کنند. اما ناگهان دان به دلیل نارسایی قلبی می میرد وویجی (به عنوان دان) وارد گروهمی شود. او وانمود می کند حافظه اش را ازدست داده است تا در ورد دان اطلاعات به دست بیاورد. این گروه دیسکی دارد که شامل حیاتی ترین اطلاعات آنهاست. ویجی موافقت می کند این را به دسیلوا بدهد.رما هم با او می رود وسعی می کند ویجی را (که فکر می کرد همان دان است) بکشد. دسیلوا سر می رسد وتوضیح می دهد که او دان نیست. بعداً او سینگانیا راپیداکرده واورا می کشد. ویجی واعای گروه همه توسط مالک دستگیر می شوند ودسیلوا هم در یک انفجاربمب کشته می شود و دیگر کسی نیست که ثابت کند ویجی، دان نیست. او فرار می کند وتصمیم می گیرد دیسکی را که به دسیلوا داده بود برای اثبات بیگناهی اش پیدا کند.