کلمه جو
صفحه اصلی

بیمار ساختن

مترادف و متضاد

indispose (فعل)
ناجور کردن، بی میل کردن، نامناسب کردن، مریض کردن، بیمار ساختن، اماده ساختن


کلمات دیگر: