مرکز بلوک میان بند در ناحیه نور مازندران
پی لت
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پی لت. [ ] ( اِخ ) مرکز بلوک میان بند در ناحیه نور مازندران. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 299 ).، پیلت. [ ل ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) راهبر هواپیما یا قایق. راننده طیاره و کرجی. || نوعی ماهی.
پی لت . [ ] (اِخ ) مرکز بلوک میان بند در ناحیه ٔ نور مازندران . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 299).
گویش مازنی
/pilat/ در پی کسی یا چیزی بودن
کلمات دیگر: