یارگیری یک دولت برای ایجاد موازنۀ قدرت در برابر یک دولت قویتر
موازنه جویی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{counterbalancing, counterbalance} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] یارگیری یک دولت برای ایجاد موازنۀ قدرت در برابر یک دولت قوی تر
کلمات دیگر:
یارگیری یک دولت برای ایجاد موازنۀ قدرت در برابر یک دولت قویتر