کلمه جو
صفحه اصلی

تکینگی

فرهنگ فارسی

← نقطۀ تکین


دانشنامه عمومی

تکینگی ممکن است به یکی از مفهوم های زیر اشاره داشته باشد:
تکینگی (ریاضیات)
تکینگی فناوری

دانشنامه آزاد فارسی

تَکینِگی (singularity)
در اخترفیزیک، نقطه ای در فضا ـ زمان که قوانین شناخته شدۀ فیزیک در آن نقض می شوند. وجود تکینگی را در مرکز سیاه چاله ها پیش بینی می کنند. در سیاه چاله ها، نیروهای گرانشیِ نامتناهی جرم در حال سقوط را با چگالی نامتناهی فشرده می سازند. همچنین، براساس الگوی مِهبانگ (انفجار بزرگ) برای منشأ عالم، تصور می شود انبساط عالم از نقطه ای تکین آغاز شده است.

فرهنگستان زبان و ادب

{singularity} [ریاضی] ← نقطۀ تکین

پیشنهاد کاربران

( در علم نجوم و اختر فیزیک ) رسیدن ماده به یک حالت استثنایی را گویند.
( این لغت در مورد مبحث سیاهچاله های فضایی مورد استفاده بوده و این زمانیست که جرمی بر اثر رمبش بسیار قوی سیاهچاله چنان در خود فرو می ریزد که تمامی جرم در یک نقطه جمع می شود. به عقیده دانشمندان درک این واقعیت برای ذهن بسیار سخت است چراکه ماده در این نقطه هیچ گونه نشانه ای از خود بروز نمی دهد و از جهان بیرون مشاهده این اتفاق غیر ممکن است. تکینگی در علم نجوم و اخترفیزیک هنوز یکی از مسائل غیر قابل توصیف و درک عقل بشری ذکر شده است )

نقطه ای از فضا زمان که به علت چگالی عظیم هیچ چیز از آن نمی تواند فرار کند

نقطه ای از سیاهچاله که در آن انحنای فضا_زمان بی نهایت می باشد و در آن جرم بی نهایت در حجم صفر قرار گرفته است

تکینگی به نظر من یعنی جمع شدن یک جسم در تمام ابعاد او ن جسم در یک نقطه غیر قابل مشاهده مثل یک جایی بین افق رویداد و مرکز سیاهچاله
اصلا نمیدونم اکه فهمیدید به من هم بگید 09139178694

سلام، سیاه چاله را به زبان ساده ، ضد ماده تصور کنید که با برخورد با ماده، این ماده است که ماهیت خود را از دست میدهد. نقطه اتصال سیاه چاله و سفید چاله ( که هنوز در حد فرضیه است )

نقطه ای که در اون انبساط و انقباظ حول یک نقطه قرار بگیره تکینه است و در اون فضا و زمان به صفر میرسه و هیچ نیروی از اون نمیتونه بگذره حتی جاذبه. . .

تکینگی ( در فلسفه معانی متفاوت با فیزیک دارد و به معنای فردبودگی و یکتابودن است )
یکتاگونگی
تفرد

فردیت

فارغ از معنیش در علوم مختلف، اگر کلمه رو بررسی کنیم متوجه میشیم از ترکیب "تک" به معنی ی یکی یگانه و پسوند "گی" ساخته شده مثل ترکیب "بندگی"، "زندگی"، "رخشندگی"، "برازندگی"، ". . . ندگی :دی". . . در نتیجه همونطور که دوستامون گفتن، مثل ترکیب درخشنده و پسوند گی، که معنی ی رخشنده بودن میده، تکینگی هم معنی ی تک بودن و یکتا بودن رو میده.


کلمات دیگر: