( مصدر ) شوهر کردن .
شوی کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شوی کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) شوهر گرفتن. در حباله نکاح مردی درآمدن. تزوج. ( المصادر زوزنی ) :
زنان را بود شوی کردن هنر
بر شوی زن به که نزد پدر.
زنان را بود شوی کردن هنر
بر شوی زن به که نزد پدر.
اسدی.
کلمات دیگر: