کلمه جو
صفحه اصلی

قنقعه

لغت نامه دهخدا

قنقعة. [ ق ُ ق ُ ع َ ] (ع اِ) سرین . || خارپشت . (منتهی الارب ). رجوع به قنفعة شود.


( قنقعة ) قنقعة. [ ق ُ ق ُ ع َ ] ( ع اِ ) سرین. || خارپشت. ( منتهی الارب ). رجوع به قنفعة شود.


کلمات دیگر: