کلمه جو
صفحه اصلی

قهاد

لغت نامه دهخدا

قهاد. [ ق ِ ] ( ع اِ ) ج ِ قَهدو آن نوعی از گوسفند است. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). نوعی از گوسپند خرد گوش. ( آنندراج ). و آن نوعی از گوسفند است در حجاز و یمن که به سپیدی مایل است و گویند گوسفند سیاه است در یمن و گویند گوساله وحشی نیز هست. ( از معجم البلدان ). رجوع به قهد شود.

قهاد. [ ق ِ ] ( اِخ ) موضعی است. ابن مقبل در اشعار خود از آن یاد کند. ( از معجم البلدان ) ( منتهی الارب ).

قهاد. [ ق ِ ] (اِخ ) موضعی است . ابن مقبل در اشعار خود از آن یاد کند. (از معجم البلدان ) (منتهی الارب ).


قهاد. [ ق ِ ] (ع اِ) ج ِ قَهدو آن نوعی از گوسفند است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نوعی از گوسپند خرد گوش . (آنندراج ). و آن نوعی از گوسفند است در حجاز و یمن که به سپیدی مایل است و گویند گوسفند سیاه است در یمن و گویند گوساله ٔ وحشی نیز هست . (از معجم البلدان ). رجوع به قهد شود.



کلمات دیگر: