کلنگ افکندن . کلنگ شکار کردن . صید کردن و بر زمین افکندن کلنگ
کلنگ افکنی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کلنگ افکنی. [ ک ُ ل َ اَ ک َ ] ( حامص مرکب ) کلنگ افکندن. کلنگ شکارکردن. صید کردن و بر زمین افکندن کلنگ :
یکی کاروان جمله شاهین و باز
به چرز و کلنگ افکنی تیزتاز.
یکی کاروان جمله شاهین و باز
به چرز و کلنگ افکنی تیزتاز.
نظامی.
کلمات دیگر: