آن مقدار از بند کفش یا جز آن که بر پا قرار گیرد و بر زمین ساید .
گیسوی کفش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گیسوی کفش. [ سو ی ِ ک َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آن مقدار از بند کفش یا جز آن که بر پا قرار گیرد و بر زمین ساید. ( یادداشت مؤلف ): ذُؤابَةُ النعل ؛ گیسوی کفش. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). هِلال. ( اقرب الموارد ). هلال ؛ گیسوی کفش. ( منتهی الارب ).
کلمات دیگر: