کلمه جو
صفحه اصلی

قهقزه

فرهنگ فارسی

مونث قهقز بمعنی سیاه یا شتر بزرگ کرامی نژاد .

لغت نامه دهخدا

( قهقزة ) قهقزة. [ ق َ ق َ زَ ] ( ع ص ) مؤنث قهقز. سیاه. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به قهقز شود. || شتر بزرگ گرامی نژاد. ج ، قهقزات. ( ازاقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به قهقزات شود.

قهقزة. [ ق َ ق َ زَ ] (ع ص ) مؤنث قهقز. سیاه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قهقز شود. || شتر بزرگ گرامی نژاد. ج ، قهقزات . (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قهقزات شود.



کلمات دیگر: