کلمه جو
صفحه اصلی

قهوباه

لغت نامه دهخدا

قهوباة. [ ق َ هََ ] (ع اِ) پیکان سه شاخه یا تیر خرد مقرطس . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). پیکان سه شاخه یا تیر خردی که بنشانه برخورد. (ناظم الاطباء). رجوع به قهوبة شود.


( قهوباة ) قهوباة. [ ق َ هََ ] ( ع اِ ) پیکان سه شاخه یا تیر خرد مقرطس. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). پیکان سه شاخه یا تیر خردی که بنشانه برخورد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به قهوبة شود.


کلمات دیگر: