رفتن . کلمس الرجل مرد بشتاب رفت و آن مقلوب کلسم است .
کلمسه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( کلمسة ) کلمسة. [ ک َ م َ س َ ] ( ع مص ) رفتن. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ): کلمس الرجل ؛ مرد بشتاب رفت. و آن مقلوب کلسم است. ( از اقرب الموارد ). رجوع به کلسمة شود.
کلمسة. [ ک َ م َ س َ ] (ع مص ) رفتن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء): کلمس الرجل ؛ مرد بشتاب رفت . و آن مقلوب کلسم است . (از اقرب الموارد). رجوع به کلسمة شود.
کلمات دیگر: