کلمه جو
صفحه اصلی

قهقور

لغت نامه دهخدا

قهقور. [ ق ُ ] ( ع اِ )بنائی است دراز که کودکان بسنگریزه ها برآرند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بناء من حجارة طویل یبنیه الصبیان و الناطور علی هیاءة مخروط. ( اقرب الموارد ).

قهقور. [ ق َ ] ( اِخ ) بطنی است در ماسبذان از نواحی جبل. ( از معجم البلدان ).

قهقور. [ ق َ ] (اِخ ) بطنی است در ماسبذان از نواحی جبل . (از معجم البلدان ).


قهقور. [ ق ُ ] (ع اِ)بنائی است دراز که کودکان بسنگریزه ها برآرند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بناء من حجارة طویل یبنیه الصبیان و الناطور علی هیاءة مخروط. (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: