کلمه جو
صفحه اصلی

ظهیری

فارسی به انگلیسی

assistant, aid, supporter, masculine proper name

فرهنگ فارسی

سمرقندی بهائ الدین محمد بن علی بن محمد بن عمر کاتبدبیر طمغاج خان ابراهیم ( اواخر قرن پنجم ه. ) و مترجم سندبادنامه بفارسی است . وی آن ترجمه را در حدود سال ۶٠٠ بپایان برده است .
ظهیر الدین محمد بن علی بن محمد بن عمر الکاتب السمرقندی ٠

لغت نامه دهخدا

ظهیری . [ ظَ ] (اِخ ) ظهیرالدین محمدبن علی بن محمدبن عمر الکاتب السمرقندی . رجوع به محمد... شود.


ظهیری . [ ظَ ] (اِخ ) نیشابوری . او راست : سلجوقنامه .


ظهیری. [ ظَ ] ( اِخ ) ظهیرالدین محمدبن علی بن محمدبن عمر الکاتب السمرقندی. رجوع به محمد... شود.

ظهیری. [ ظَ ] ( اِخ ) نیشابوری. او راست : سلجوقنامه.

دانشنامه عمومی

ظهیری (رامهرمز). ظهیری (رامهرمز)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان رامهرمز در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان حومه غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۱ نفر (۶خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

اصل اسم زهیری نه ظهیری برمیگردد به پادشاه زهیر ابن جذیمه از قبیله بزرگ قیس که روزی بزرگترین پادشاه عرب بود معروف به ملک زهیر ابن جذیمه

ظهیری یعنی حامی پشتیبان و از واژه ظهر مانند ظهر نویسی یا پشت نویسی اسناد و چکها می آید

ظهیر . یاری خواستن ویا یاری رساندن

یعنی یاری خواستن و یا یاری رساندن


کلمات دیگر: