کلمه جو
صفحه اصلی

عاشیق عباس توفارقانلی

دانشنامه عمومی

عباس توفار قانلی یا تفارقانلی، یکی از سرشناسترین عاشیقهای تمام زمانهاست .
در تیر ماه ۱۳۹۰ شهرداری تبریز نخستین جشنواره عاشیقلار دئیشمه سی را برگزار کرده و به نفرات برتر جایزه ای به نام جایزه عاشیق عباس توفارقانلی را تقدیم نمود.
عاشیق حسین ساعی زندگی عاشیق عباس توفارقانلی و عاشیق حسین جوان را در فرم داستان عاشیقی تألیف کرده است.
عباس توفار قانلی در حدود ۱۶۰۰ میلادی در آذرشهر، که با نام تاریخی توفارقان شناخته میشد، به دنیا آمد. او همعصر با شاه عباس صفوی است و یکی از بزرگترین اساتید موسیقی عاشیقی به شمار میاید. عباس توفار قانلی سراینده بزرگی بود و با تخلص هایی مانند قول (Qul)، شیکسته (Şikəstə), و بیکس (Bikəs) قوشما می ساخت. اطلاعات تاریخی در مورد عباس توفار قانلی کم است و زندگی او در پس زمینه داستان عاشیقی، تحت عنوان "عباس و گلگز" (Abbas və Gülgəz)، با افسانه آمیخته است. خلاصه این داستان، که حداقل درهفت نسخه مختلف رایج است، به قرار زیر می باشد. عباس توفار قانلی از طریق بوتا وئرمک (Butta Vermak) گلگز پری را در رویایی صادقه دیده و همزمان از عالم غیب استعداد عاشیقی را در یافت می کند. به محض بیداری، از سوز عشق مادرش را چنین خطاب می کند:
به تدریج آوازه عباس توفار قانلی و عشق او در اقصی نقاط پخش می شود. شاه عباس وصف زیبائی بی مانند گلگزپری را شنیده و وزیرش الهوردی خان را با قشونی دنبال او می فرستد. وزیر با توسل به زور گلگز را از حجله می رباید و به حرمسرا میبرد. عاشیق عباس از پای پیاده آذر شهر به اصفهان رفته و در آنجا به کمک هنر عاشیقی شاه را به منشأ غیبی عشق خود آگاه ساخته و به رها سازی گلگز متقاعد می کند
بخش های منظوم داستان عاشیقی "عباس و گلگز" از معروفترین سروده های عباس توفار قانلی هستند. در تصویر گفتاری که او از گلگز پری رسم می کند تمام زیبایی های عینی یک دختر با مهارتی استادانه توصیف می شوند. از این جنبه، یعنی واقع گرایی در شعر، عباس سراینده ای پیشروست و کارهایش با ساخته های عاشیق هم عصرش، کاراجااوغلان، برابری می کند. برای نمونه دو بیت زیر ممکن است کفایت کند:


کلمات دیگر: