طایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) نهالی است که جوشانده ٔ برگ آن نظیر چای است منتهی مطبوعتر. (دزی ج 2 ص 19).
طایه
لغت نامه دهخدا
( طایة ) طایة. [ ی َ ] ( ع اِ ) بام. ( منتهی الارب ). سطح. ( اقرب الموارد ). || خشک کردنگاه خرما. ( منتهی الارب ). آنجا که خرما گرد کنند. ( مهذب الاسماء ). || خرسنگ در زمین ریگستان. || زمین که در آن سنگ نباشد. ( منتهی الارب ).
طایه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) در تداول فارسی ، توده بزرگ سرگین که تون تاب بر بام حمام گِرد کند، تا کم کم آنرا در ماهها یا سالی در تون سوزاند. توده عظیم خشک کرده ٔسرگین اسب و خر است که برای تون حمام ذخیره کنند.
طایه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) نهالی است که جوشانده برگ آن نظیر چای است منتهی مطبوعتر. ( دزی ج 2 ص 19 ).
طایه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) در تداول فارسی ، توده بزرگ سرگین که تون تاب بر بام حمام گِرد کند، تا کم کم آنرا در ماهها یا سالی در تون سوزاند. توده عظیم خشک کرده ٔسرگین اسب و خر است که برای تون حمام ذخیره کنند.
طایه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) نهالی است که جوشانده برگ آن نظیر چای است منتهی مطبوعتر. ( دزی ج 2 ص 19 ).
طایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) در تداول فارسی ، توده ٔ بزرگ سرگین که تون تاب بر بام حمام گِرد کند، تا کم کم آنرا در ماهها یا سالی در تون سوزاند. توده ٔ عظیم خشک کرده ٔسرگین اسب و خر است که برای تون حمام ذخیره کنند.
طایة. [ ی َ ] (ع اِ) بام . (منتهی الارب ). سطح . (اقرب الموارد). || خشک کردنگاه خرما. (منتهی الارب ). آنجا که خرما گرد کنند. (مهذب الاسماء). || خرسنگ در زمین ریگستان . || زمین که در آن سنگ نباشد. (منتهی الارب ).
دانشنامه عمومی
طایه (استان سطیف). طایه (استان سطیف) (به عربی: الطایة) یک شهرداری در الجزایر است که در استان سطیف واقع شده است.
wiki: طایه (استان سطیف)
کلمات دیگر: