کلمه جو
صفحه اصلی

کوات

فرهنگ فارسی

جمع کوه

لغت نامه دهخدا

کوات . [ ک َوْ وا ] (ع اِ) ج ِ کوة [ ک َوْ وَ / ک ُوْ وَ ]. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کوة شود.


کوات. [ ک َوْ وا ] ( ع اِ ) ج ِ کوة [ ک َوْ وَ / ک ُوْ وَ ]. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به کوة شود.

کوات. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان پشتکوه سورتچی بخش چهاردانگه است که در شهرستان ساری واقع است و 265 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).


دانشنامه عمومی

{{جعبه اطلاعات روستای ایران
وجه تسمیه کوات:
شیخ سیف الله یساری :
«کیوس پسر قباد است . قباد نیز معرب کوات است. در دوره ی پادشاهی فیروز پدر خود، چندی حکومت طبرستان را داشت. که قصبه ی گوات که در عصر ما قریه کوچک به نام کوات باقی است را بنا کرده است. (بنا شهر کیاسر را نیز به کیوس نسبت می دهند

گویش مازنی

/kevaat/ از توابع چهاردانگه ی سورتچی شهرستان ساری

از توابع چهاردانگه ی سورتچی شهرستان ساری


پیشنهاد کاربران

کوات همان کواد است و عدد چهار می باشد


کلمات دیگر: