توشن. [ ت َ وَش ْ ش ُ ] ( ع مص ) کم شدن آب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
توشن. [ ش َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان گرگان است که 110 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ). رجوع به سفرنامه مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 107 و 126 شود.
توشن. [ ش َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان گرگان است که 110 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ). رجوع به سفرنامه مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 107 و 126 شود.