کلمه جو
صفحه اصلی

قذیه

لغت نامه دهخدا

( قذیة ) قذیة. [ ق َ ذی ی َ ] ( ع ص ) ( عین... ) چشم خاشاک افتاده. ( منتهی الارب ).

قذیة. [ ق َ ی َ ] ( ع ص ) ( عین... ) چشم خاشاک افتاده. ( منتهی الارب ). رجوع به ماده بالا شود.

قذیة. [ ق َ ذی ی َ ] (ع ص ) (عین ...) چشم خاشاک افتاده . (منتهی الارب ).


قذیة. [ ق َ ی َ ] (ع ص ) (عین ...) چشم خاشاک افتاده . (منتهی الارب ). رجوع به ماده ٔ بالا شود.



کلمات دیگر: