کلمه جو
صفحه اصلی

خلطه

فرهنگ فارسی

( اسم ) آمیزش معاشرت اختلاط .

فرهنگ معین

(خُ طَ یا طِ ) [ ع . خلطة ] (اِمص . ) آمیزش ، معاشرت .

لغت نامه دهخدا

( خلطة ) خلطة. [ خ ِ طَ ] ( ع اِ ) عشرت. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( ازلسان العرب ). || ( ص ) آمیزنده با مردم. ( منتهی الارب ). یقال : امراة خلطة؛ زن آمیزنده با مردم.

خلطة. [ خ ُ طَ ] ( ع اِمص ) آمیزش. معاشرت. اختلاط با مردم. ( ناظم الاطباء ) ( یادداشت بخط مؤلف ).

خلطة. [ خ ِ طَ ] (ع اِ) عشرت . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (ازلسان العرب ). || (ص ) آمیزنده با مردم . (منتهی الارب ). یقال : امراة خلطة؛ زن آمیزنده با مردم .


خلطة. [ خ ُ طَ ] (ع اِمص ) آمیزش . معاشرت . اختلاط با مردم . (ناظم الاطباء) (یادداشت بخط مؤلف ).


دانشنامه عمومی

خلطه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان دزفول در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان شمس آباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۲۰ نفر (۷۹خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

سلام اقوام ما جز اولین کسانی بودن که ساکن روستاشدن وریشه عربی داشتن بعدکم کم اقوام دیگری هم ساکن شدن واسم روستاشدخلطه یعنی مخلوط


کلمات دیگر: