کلمه جو
صفحه اصلی

رمک

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گله گاو و گوسفند و اسب . ۲ - سپاه لشکر . ۳ - گروه مردم .
ده کوچکی است از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان قصرشیرین

فرهنگ معین

(رَ مَ ) (اِ. ) نک رمه .

لغت نامه دهخدا

رمک. [ رَ م َ ] ( اِ ) رمه. ( فرهنگ اسدی )( برهان ). گله گوسفند و ایلخی اسب و غیره. ( برهان ).معرب آن رَمَق است. رجوع به رَمَق شود :
رمک و رمه خواهی و شبان نیزهم
شاد نباشی بدانکه تو نه شبانی ( کذا ).
طیان ( از حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ).
پنج هزار اشتر و دو هزار استر دون خر و رمک اسب تازی و دیگر مالها. ( تاریخ سیستان ).

رمک.[ رَ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ رَمَکة. رجوع به رَمَکة شود.

رمک. [ رَ م َ ] ( اِخ )دهی است از دهستان حومه بخش رامسر از شهرستان شهسوار در 2هزارگزی شرق رامسر و کنار راه شوسه رامسر به شهسوار. دارای آب و هوایی معتدل و مرطوب و مالاریایی و 530 تن سکنه است. آب آن از رودخانه رمک رود تأمین می شود و محصول آن برنج و مرکبات و چای و ابریشم و شغل اهالی زراعت است. فرودگاه رامسر در شمال این آبادی واقع شده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

رمک. [ رَ م َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان قصر شیرین در7هزارگزی جنوب شرقی قصر شیرین و 2هزارگزی شمال راه شوسه قصر شیرین به خسروی. دارای 25 تن سکنه و پاسگاه گارد گمرک است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

رمک . [ رَ م َ ] (اِ) رمه . (فرهنگ اسدی )(برهان ). گله ٔ گوسفند و ایلخی اسب و غیره . (برهان ).معرب آن رَمَق است . رجوع به رَمَق شود :
رمک و رمه خواهی و شبان نیزهم
شاد نباشی بدانکه تو نه شبانی (کذا).

طیان (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).


پنج هزار اشتر و دو هزار استر دون خر و رمک اسب تازی و دیگر مالها. (تاریخ سیستان ).

رمک . [ رَ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خالصه ٔ بخش مرکزی شهرستان قصر شیرین در7هزارگزی جنوب شرقی قصر شیرین و 2هزارگزی شمال راه شوسه ٔ قصر شیرین به خسروی . دارای 25 تن سکنه و پاسگاه گارد گمرک است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


رمک . [ رَ م َ ] (اِخ )دهی است از دهستان حومه ٔ بخش رامسر از شهرستان شهسوار در 2هزارگزی شرق رامسر و کنار راه شوسه ٔ رامسر به شهسوار. دارای آب و هوایی معتدل و مرطوب و مالاریایی و 530 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ رمک رود تأمین می شود و محصول آن برنج و مرکبات و چای و ابریشم و شغل اهالی زراعت است . فرودگاه رامسر در شمال این آبادی واقع شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


رمک .[ رَ م َ ] (ع اِ) ج ِ رَمَکة. رجوع به رَمَکة شود.


فرهنگ عمید

مادیانی که برای جفت گیری و تولید مثل باشد، اسب .
= رَمه

رَمه#NAME?


مادیانی که برای جفت‌گیری و تولید مثل باشد؛ اسب‌.


دانشنامه عمومی

مادیانی که برای جفت گیری باشد.


گویش مازنی

/ramak/ از توابع شهرستان رامسر

از توابع شهرستان رامسر



کلمات دیگر: