کلمه جو
صفحه اصلی

خمیرگیر

فارسی به انگلیسی

kneader, baker's man

مترادف و متضاد

kneader (اسم)
خمیرگیر

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که در دکان نانوایی خمیر نان را بعمل آرد . ۲ - نانوا .

فرهنگ معین

( ~. ) (ص فا. ) کسی که در دکان نانوایی خمیر نان را به عمل آورد.

لغت نامه دهخدا

خمیرگیر. [ خ َ ] ( نف مرکب ، اِ ) عجان. خلیفه. خمیرساز. خمیرگر. آنکه خمیر را ورزد نان پختن را. آنکه در نانوایی خمیر نان آماده کند. در نانوائی آنکه خمیر را ورزد و برای کنده گرفتن مهیا کند. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ عمید

کارگری که در دکان نانوایی خمیر نان را آماده می کند.

دانشنامه عمومی

دستگاهی صنعتی که کار آن به عمل آوردن خمیر های نانوایی و قنادی است.


نام دستگاهی که عملیات ورز دادن خمیر را انجام می دهد.



کلمات دیگر: