پریشان شدن، آشفته شدن، پراکنده شدن، پریشان کردن
( پریشید پریشد خواهد پریشید بپریش پریشنده پریشان پریشیده ) ۱-( مصدر ) بد حال شدن تهیدست شدن . ۲- مضطرب گشتن. ۳- بیخود گشتن . ۴- ( مصدر ) پریشان کردن
( پریشید پریشد خواهد پریشید بپریش پریشنده پریشان پریشیده ) ۱-( مصدر ) بد حال شدن تهیدست شدن . ۲- مضطرب گشتن. ۳- بیخود گشتن . ۴- ( مصدر ) پریشان کردن