( اسم ) دز کوچک قلعه کوچک .
ده کوچکی است از بخش ایوانکی شهرستان دماوند واقع در ۳ هزار گزی شمال ایوانکی .
(دِ زَ) (اِمصغ .) دز کوچک ، قلعة کوچک .
(دَ زَ) (اِ.) دستارچه ، دستمال .
دزک . [ دِ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستم ، بخش فهلیان و ممسنی ، شهرستان کازرون . واقع در 11هزارگزی شمال غربی فهلیان و کنار راه شوسه ٔ کازرون به بهبهان ، با 100 تن سکنه . آب آن از چشمه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
دزک . [ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش ایوانکی ، شهرستان دماوند. واقع در 3 هزارگزی شمال ایوانکی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
رودکی .
دزک . [ دَ زَ ] (اِ) شاگرد مطبخی وطفلی را که در مطبخ نشیند تا طعام از آن خورد. و به این معنی بَزَک هم آمده . (لغت محلی شوشتر - خطی ).
دزک . [ دِ زَ ] (اِ مصغر) مصغر دز. دز کوچک . قلعه ٔ کوچک . (ازانجمن آرا) (از آنندراج ). قلعه و حصار کوچک . (ناظم الاطباء) : در زیر این قلعه دزکی است کوچک محکم استاک گویند آنرا. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 158).
دزک . [ دِ زَ ] (اِخ ) در لارجاک مازندران دزک نام قلعه ای بوده که صاحب تاریخ مازندران گفته که فریدون در آن ده دزک که قصبه ٔ آن ناحیه است متولد شده پس از چندی فرانک مادرش او را به حدود سواته کوه به قریه ای موسوم به شلاب برده توقف کرد پس از چندی به ده لپور آمد درآنجا پرروش یافت و بزرگ شد. (از آنندراج ذیل دز).
دزک . [ دِ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیرگان بخش اردل ، شهرستان شهرکرد. واقع در 48هزارگزی شمال باختری اردل ، با 124 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
دزک . [ دِ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جهانگیری بخش مسجدسلیمان ، شهرستان اهواز. واقع در 37هزارگزی شمال باختری مسجدسلیمان و 6هزارگزی خاور راه شوسه ٔ مسجدسلیمان به لالی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
دزک . [ دِ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ شهرستان سراوان استان بلوچستان و سیستان که مشهور به داورپناه شده است . رجوع به داورپناه و دائرةالمعارف فارسی شود.
دزک . [ دِ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کیار بخش بروجن شهرستان شهرکرد.واقع در 36هزارگزی شمال غربی بروجن و 15 هزارگزی راه شلمزار به شهر کرد، با 1671 تن سکنه . آب آن از قنات و رودخانه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
دزک . [ دِ زِ ] (اِخ ) شهرکی است [ به ماوراءالنهر ] . اندر وی آب روان است و به نزدیکی او جایی است مرسمنده خوانند، و آنجا در هر سالی یک روز بازار بود که گویند آن روز در آن بازار افزون از صد هزار دینار بازرگانی کنند. (حدود العالم چ دانشگاه ص 111).
دزک . [ دُ زَ ] (اِخ ) دهی است از بخش سرباز شهرستان ایرانشهر. واقع در 6 هزارگزی خاور سرباز و کنار راه مالرو سرباز به زابلی ، با 125 تن سکنه . آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
دزک . [ دُ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایسین بخش مرکزی شهرستان بندرعباس . واقع در 30هزارگزی شمال بندرعباس و سر راه مالرو ایسین به فین ، با 402 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
دستارچه؛ دستمال؛ درک: ◻︎ ای طرفهٴ خوبان من ای شهرۀ ری / لب را به سر دزک بکن پاک ز می (رودکی: لغتنامه: دزک).
دز کوچک؛ قلعۀ کوچک.
۱روستایی در میان رود نور ۲روستایی در کجور
۱در باور،به دینان موجودی زنده است و سرمای زمستان زمان مرگ ...
دیگ کوچک