کلمه جو
صفحه اصلی

بربریت


مترادف بربریت : بی فرهنگی، توحش، نافرهیختگی، وحشیگری

برابر پارسی : ددمنشی

فارسی به انگلیسی

barbarism, savagery, barbarity

barbarity, savagery


barbarism, savagery


فارسی به عربی

همجیة

مترادف و متضاد

barbarism (اسم)
بربریت، وحشیگری، سخن غیرمصطلح

بی‌فرهنگی، توحش، نافرهیختگی، وحشیگری


فرهنگ فارسی

( مصدر ) توحش وحشیگریتوضیح این کلمه را در مقابل اروپاییان ساختهاند و فصیح نیست .

فرهنگ معین

(بَ بَ یَّ ) [ ع . ] (مص جع . ) توحش ، وحشیگری .

لغت نامه دهخدا

بربریت . [ ب َ ب َ ری ی َ ] (مص جعلی ) توحش . وحشیگری . بربریة. فاقد تمدن بودن . غیر متمدن بودن . رجوع به بربر شود.


بربریت. [ ب َ ب َ ری ی َ ] ( مص جعلی ) توحش. وحشیگری. بربریة. فاقد تمدن بودن. غیر متمدن بودن. رجوع به بربر شود.

بربریة. [ ب َ ب َ ری ی َ ] ( مص جعلی ) مأخوذ از تازی. منسوب به بربر. ( ناظم الاطباء ). توحش. وحشیگری. رجوع به بربریت شود.

دانشنامه آزاد فارسی

بَربَریَّت (barbarism)
در مکتب انسان شناسی تطورگرایی قرن ۱۹، یکی از مراحل رشد و تطور جامعۀ انسانی، مابین مراحل توحش و تمدن. مشخصۀ این دوره ظهور کشاورزی و استفاده از سفال است.


کلمات دیگر: