کلمه جو
صفحه اصلی

حی و حاضر

مترادف و متضاد

ready (صفت)
اماده، حی و حاضر، فراهم، مهیا، موجود

accessible (صفت)
نزدیک، در دسترس، دست یافتنی، قابل وصول، دستیابی پذیر، امادهء پذیرایی، حی و حاضر، دم دستی

فرهنگ معین

(حَ یُ ض ) [ ازع . ] (ص مر. ) زنده و حاضر.


کلمات دیگر: