کلمه جو
صفحه اصلی

سولان

فرهنگ فارسی

کوه مخروطی آتشفشانی خاموشی است در شمال شرقی آذربایجان بارتفاع ۴۸۴۴ متر که قله آن از برف پوشیده شده و چشمه های گوگردی آب گرم در اطراف آن بسیار است . در جنوب سبلان دره آجی چای ( تلخه رود ) واقع شده و آن از جنوب غربی به شهند مربوط میگردد .
نام پیغمبری است از بنی اسرائیل ظاهرا مراد سولون مقنن یکی از حکمای سبعه یونان است که از ۶۴٠ تا ۵۵۸ قبل از میلاد میزیسته

فرهنگ معین

(سُ ) (اِ. ) شولان ، کمند.

لغت نامه دهخدا

سولان. [ س َ وَ ] ( اِ ) نوعی از دوایی و آنرا از جانب روم آورند و لقوه را نافع باشد. ( برهان ) ( تحفه حکیم مؤمن ) ( اختیارات بدیعی ). لکلرک گوید: نمیدانم چه ماده ای است. ( از حاشیه ٔبرهان قاطع چ معین ). نام دارویی است که آنرا عصیر نرپرون گویند. ( ناظم الاطباء ). || بام خانه.( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || مطلق بلندیها.( برهان ). برآمدگی. بلندی. ارتفاع. ( ناظم الاطباء ).

سولان. [ س َ وَ ] ( اِخ ) رجوع به سبلان شود :
تو به پایه ش یکان یکان برشو
پس بیاسای بر سر سولان .
ناصرخسرو.
ای جوان عبرت از این پیر هم اکنون گیر
از سر سولان بندیش هم از پایان.
ناصرخسرو.

سولان. [ س َ وَ ] ( اِخ ) نام پیغمبری است از بنی اسرائیل. ( برهان ). ظاهراً مراد سولون مقنن یکی از حکمای سبعه یونان است که از 640 تا 558 م. میزیسته. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ).

سولان . [ س َ وَ ] (اِ) نوعی از دوایی و آنرا از جانب روم آورند و لقوه را نافع باشد. (برهان ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (اختیارات بدیعی ). لکلرک گوید: نمیدانم چه ماده ای است . (از حاشیه ٔبرهان قاطع چ معین ). نام دارویی است که آنرا عصیر نرپرون گویند. (ناظم الاطباء). || بام خانه .(برهان ) (ناظم الاطباء). || مطلق بلندیها.(برهان ). برآمدگی . بلندی . ارتفاع . (ناظم الاطباء).


سولان . [ س َ وَ ] (اِخ ) رجوع به سبلان شود :
تو به پایه ش یکان یکان برشو
پس بیاسای بر سر سولان .

ناصرخسرو.


ای جوان عبرت از این پیر هم اکنون گیر
از سر سولان بندیش هم از پایان .

ناصرخسرو.



سولان . [ س َ وَ ] (اِخ ) نام پیغمبری است از بنی اسرائیل . (برهان ). ظاهراً مراد سولون مقنن یکی از حکمای سبعه ٔ یونان است که از 640 تا 558 م . میزیسته . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).


فرهنگ عمید

۱. بام خانه.
۲. بلندی و ارتفاع.
۳. نردبان.
دارویی که برای معالجۀ لقوه به کار می رفته.

دارویی که برای معالجۀ لقوه به‌ کار می‌رفته.


۱. بام ‌خانه.
۲. بلندی و ارتفاع.
۳. نردبان.


دانشنامه عمومی

سولان، روستایی از توابع بخش سیب و سوران شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
این روستا در دهستان سیب و سوران قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۸۷۸ نفر (۱۷۶خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

سولان اسم روستای ماست در 5کیلومتری استان همدان در دره ای بسیارسرسبز وخوش آب وهوا به نام دره ماه وشان واقع شده

سلام من یکی از دوستانم کردستانی است واسمش سولان وقتی ازش معنی اسمش رو پرسیدم. گفت:اسمش کردی و به معنی شیرین و یا عسل هست

سولان اسم کردی ودر کردستان به معنی سر سبز وخرم میباشد

سولان این واژه در میان اهالی دامنه های هندوکش معنی نردبان را دارد که از چوب ساخته می شود. در اشعار ناصر خسرو آمده است: تو به پایه ش یکان یکان بر شو / پس بیاسای برسر سولان


سولان در فرهنگ ترک به معنی بسیار دوست داشتنی و در زمانهای قدیم کوه سبلان به این اسم شناخته شده بوده که بعدها به ساوالان وبعد به سبلان معروف گردیدچنان که شاعران نیز در اشعارشان به همین اسم ( سولان ) کوه سبلان را به کار میبردن

سلام من ازاهالی روستایی هستم به اسم سولان . به گفته مردم روستا سولان به زبان ترکی به معنی لانه آب؛وبه گفته برخی دیگر به معنی سوله. چون درقدیم روستا زندان بوده نامش را سلولان گذاشتند وبه مرور زمان سولان گفته شد.

سولان اسمی کردی است و در مناطق هورامان نام یک گُل استکه مختص مناطق ییلاق میباشد که این گل دارای گونه های بسیار است که در فارسی به ان گل پامچال میگویند


کلمات دیگر: